۱۳۹۴/۶/۸ ۲۳:۴۱


سلبریتی‌ها از آنچه که فکرمی‌کنید به شما نزدیکترند

خواندن زندگی‌نامه‌ افراد مشهور و دنبال‌کردن جزییات سبکِ‌ زندگی آن‌ها معمولا کار دل‌چسب و محبوبی ا‌ست. هر کدام از ما به فراخور موضوعی که به آن علاقه‌مند هستیم، جذب یکی از بزرگان دنیای موسیقی، فیلم، نقاشی، تکنولوژی، فوتبال، فیزیک و الخ می‌شویم و با خواندن یا تماشای زندگی آن‌ها خود را به این اسطوره‌های بی‌نظیر نزدیک‌تر می‌بینیم. حتی شاید جایی پیش خودمان ادای زندگی آدم معروف‌ها را در می‌آوریم یا با نقل داستان‌هایی از زندگی آن‌ها بین دوستان و نزدیکان، خودمان را درگیر زندگی سلبریتی‌ها نشان می‌دهیم.

 

بی‌شک هیچ‌کدام از این موارد چیزهای بدی نیستند و آگاهی از اتفاق‌های ریز و درشت زندگی آدم‌هایی که از آن‌ها اسطوره ساخته‌ایم سوایِ شیرینی قصه‌اش، آموزه‌های خودش را هم دارد.

 

اینکه مثلاً اینشتین در سال ۱۸۹۵ و در سن ۱۷ سالگی در امتحان ورودی دانشگاه قبول نشده است. یا اینکه لیونل آندرس مسیِ یازده ساله به تشخیص پزشکان دچار کمبود هورمون رشد بوده و خانواده‌اش توانایی پرداخت هزینه‌های سنگین درمان‌ش را نداشتند. یا یکی از همین آخرین زندگی‌نامه‌های معروف جهان که به قلم زندگی‌نامه نویس مشهور «والتِر آیزاکسُن» نوشته‌شد و در سال ۲۰۱۱ پرفروش‌ترین کتاب سال شد؛ زندگی‌نامه‌ «استیو جابز» بنیانگذار شرکت اپل.

 

بسیاری از این مثال‌ها نشان می‌دهند ما چقدر دوست‌داریم به زندگی آدم‌های شناخته شده سرک بکشیم و از اسرار زندگی‌ آن‌ها باخبر شویم. اما به راستی چرا ما اینقدر به زندگی این افراد اهمیت می‌دهیم؟ آیا یکی از مهم‌ترین دلایل این رفتار این نیست که ما این افراد را آدم‌های موفقی می‌دانیم؟

 

به نظرم تعداد آدم‌هایی که می‌توانند در سطح جهانی به موفقیت‌های بزرگ دست پیدا کنند خیلی زیاد نیست و از سوی دیگر آدم معروف‌ها تنها ساکنان موفق کره‌ زمین نیستند. از این رو شخصاً علاقه‌ بیشتری به کند و کاو و مطالعه‌ زندگی آدم‌های موفق در نزدیکی خودم دارم. همه‌ ما بسیاری از این آدم‌های موفق را می‌شناسیم و از اسرار زندگی آن‌ها باخبریم، فقط شاید چون این آدم‌ها در سطح جهانی به شهرت نرسیده‌اند آن‌طور که باید به مسیری که پیموده‌اند توجه نمی‌کنیم.

 

برای من الگو قراردادن زندگی پدرم که چطور همراه خانواده‌‌اش از ده به شهر مهاجرت کرد، به کار، تحصیل و فعالیت پرداخت و چگونه با اتکا به توانایی‌هایش و با زحمت فراوان خشت به خشت بنای زندگی‌‌اش را روی هم گذاشت کم از دانستن زندگی‌نامه‌ «هنری فورد» صنعتگر مشهور امریکایی ندارد. یا اینکه مادرم چطور در خانواده‌ای ۶نفره بزرگ شد، به مدرسه و بعدتر هنرستان رفت، حسابداری آموخت و در شرکتی معروف شروع به کار کرد اما بعدها و پس از ازدواج، خودش را وقف تربیت فرزندانش کرد و همیشه از تصمیمی که گرفته ‌بود لبخند رضایت داشت کمتر از شناختن و خواندن زندگی‌نامه‌ خانم «گابریل بونور» معروف به «افسانه‌ مُد» نیست.

 

هر کدام از ما خوب که به اطراف‌مان نگاه کنیم در میان دوستان و آشنایان‌مان همین آدم‌های موفق ولی نه چندان معروف را پیدامی‌کنیم. آدم‌هایی که برای رسیدن به جایگاهی که امروز صاحبش هستند تلاش کرده و زحمت کشیده‌اند. با این توضیحات من فکرمی‌کنم موفقیت چیزی نیست که بتوانیم برای آن میزان یا مقداری تعیین کنیم. یعنی جمله "آقای الف از خانم ب موفق‌تر است" اساساً چیز نادرستی ا‌ست. موفقیت شاید همان حالِ خوبی‌ است که هرکدام از ما تجربه‌اش کرده‌ایم.

فردازی را دنبال کنید:

حامیان فردازی:

  • کانون فرهنگی آموزش - قلم چی
  • راهکارهای راهبردی فرداد
  • دانا
  • مجتمع آموزشی راهبرد
  • آموزش و پرورش شهرستان قروه
  • اتحادیه انجمن‌های اسلامی شهرستان قروه